رمضان، ماه انس با قرآن
تاريخ پخش: 05/04/93
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
عزيزان بحث را زماني گوش ميدهند که در آستانهي رمضان 93 هستيم. ماه رمضان هم ماه قرآن است. مطالبي را ميخواهم بگويم، به اميد اينکه اگر خدا نظر کند لطف خدا شامل حال ما شود، موضوع تبليغات ما قرآني، نهجالبلاغهاي و روايي شود و اگر هم بناست سخنراني کنيم، حداقل يک آيه را توضيح بدهيم.
اول اينکه عظمت رمضان به روزه است يا قرآن؟ به قرآن. چون در قرآن داريم: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآن»(بقره/185) نميگويد: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي کتب عليکم الصيام». ميگويد: ماه رمضاني که قرآن آمد. نميگويد: ماه رمضاني که روزه آمد. پيداست که اهميت رمضان به قرآن است. به ما هم گفتند: هروقت در فتنهها و اختلافات گيج شديد، از قرآن نور بگيريد. قرآن نور است و اين نور خيلي براي ما مهم است.
1- قرآن و اهلبيت، اسباب نجات در ظلمات
در قرآن يک آيه داريم، اين آيه را براي شما معنا کنم به نظرم براي شما شيرين باشد. ميفرمايد: «کَظُلُماتٍ» يعني تاريکي، «في بَحْرٍ» دريا، «لُجِّي» چرا گفته «کَظُلُماتٍ في بَحْر» تاريکي در دريا با تاريکي در زمين فرق ميکند. تاريکي در زمين فقط چراغ ميخواهيم. تاريکي در دريا هم چراغ ميخواهيم، هم کشتي ميخواهيم. حالا با نورافکن در دريا نور انداختيم، باز کافي نيست. در دريا آدم هم نور ميخواهد، هم کشتي ميخواهد. لذا حديث داريم «ان الحسين مصباح الهدي» امام حسين چراغ است. بعد ميگويد: «و سفينة النجاة» سفينه نجات است. «کَظُلُماتٍ في بَحْر» تاريکي در دريا نور کافي نيست، هم نور ميخواهيم، هم کشتي. نور ميخواهيد، امام حسين، کشتي هم ميخواهيد امام حسين. «مصباح الهدي» يعني امام حسين هم نور است، هم کشتي است.
اولياي خدا مردم را شفاعت ميکنند، اما اين شفاعت شامل حال همه نميشود. قرآن ميگويد: «فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ»(مدثر/48) شفاعت بود، اما شامل حال ما نشد. امام صادق فرمود: اگر کسي نماز را ضايع کند و سبک شمرد، ما شفاعتش را نميکنيم. يک جايي ميگويند: ما شفاعت نميکنيم، اما راجع به قرآن حضرت امير در نهجالبلاغه ميفرمايد: «شَافِعٌ مُشَفَّع» (شرحنهجالبلاغه/ج10/ص18) يعني شفاعت قرآن حتمي است. شفاعت اهلبيت شايد کسي را گرفت و شايد کسي را نگرفت.
آيهاي هست اخيراً نکاتي از اين آيه به چشم من رسيده که من تقاضا ميکنم اين نکات را اگر کسي بنويسد، چيزهاي مهمي در اين آيه است. من سالها اين آيه را خواندم و تفسيرش را هم نوشتم. اما برخورد نکردم که چه خبر است! آدم گاهي وقتها از کنار يک چيزي رد ميشود فکر ميکند اين ساده است. يک پله است، بعد ميبيند اوه! خيلي عمقش زياد است.
ادامه مطلب
نظرات شما عزیزان: